انتشارات متخصصان

کتاب صفر مطلق

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

کتاب صفر مطلق دومین اثر معصومه باقری، داستان بلند عاشقانه‌ای است که در بستر تاریخ دفاع مقدس رخ می‌دهد و در فصل‌هایی متفاوت و با شخصیت‌هایی ملموس و پویا روایت جذاب و دلهره‌آوری از وقایع کشور و سرنوشت آدم‌هایی جنگ‌زده را ارائه می‌دهد. این رمان داستان مرد جوانی است که در سال‌های پایانی جنگ عاشق می‌شود اما جنگ و مشکلات متعدد جلوی راه اوست.

معصومه باقری متولّد ۱۳۶۸ در دزفول به دنیا آمد. او در ده سال اخیر به نوشتن مقاله، رمان، داستان‌کوتاه، شعر سپید و روزنامه‌نگاری برای آثار ادبی مشغول بوده است. باقری در کتاب صفر مطلق روایت مردمی جنگ‌زده را بیان می‌کند که گرفتار جنگی سرکش شده‌اند. جنگی که زندگی مردم رنج‌دیده را در خرمشهر و شادگان و دزفول به چالش می‌کشد.

در پشت جلد کتاب صفر مطلق بخشی از متن آمده است که دلیل انتخاب نام کتاب را نیز روشن می‌کند:

او خیالش به ظاهر راحت بود، اما دلش آرام و قرار نداشت. مدرکِ تحصیلی‌اش ریاضی بود. گاهی تخلی‌هایش را با قوانین ریاضی تحلیل می‌کرد. همیشه از دلتنگی‌هایش مشتق می‌گرفت. شیبِ خط مماس بر منحنی دست‌های سلما را محاسبه می‌کرد. پارامترهای ذهنش در بازه‌ی زمانی خیلی کم را تغییر می‌داد تا برسد به صفر. مایل به صفر. شاید هم صفر مطلق…

کتاب صفر مطلق رمانی اجتماعی و جریان‌محور است که در آن شخصیت‌های داستان هر کدام ماجرای خود را دارند و این تکّه‌های جدا در کنار هم یک رمان منسجم را تشکیل می‌دهند. سبک نگارش این رمان اپیزودیک است و رازهایی ساده ولی شگفت‌انگیز از شخصیت‌های داستان در آن برملا می‌شود. در ادامه خلاصه داستان را مرور می‌کنیم.

کتاب صفر مطلق

این رمان داستان مرد جوانی به نام یاسر است که در سال‌های پایانی جنگ در شادگان زندگی می‌کند و دلداده‌ی دختری به اسم سلما است، امّا این عشقِ بی‌ثمر به واسطه‌ی جنگ و مشکلاتش به تلخی می‌انجامد. بستر زندگی در رمان صفر مطلق، در مکان‌های جنگ‌زده و تشویش‌آور شادگان است. مکانی پُر از دلهره با یک زندگی معمولی از مردمی که خانه و وسایل و زندگی‌شان را در خرمشهر و آبادان رها کرده و به آن‌جا آمده‌اند تا از آسیب‌های مرگ‌بار جنگ در امان بمانند.

یاسر جوانی درون‌گراست که به زندگی ذهنی و انتزاعی بیشتر توجه دارد. او بعد از ۶ سال به وطن خود بازگشته است؛ درحالی‌که برادرش جبار و پدرش سلیمان عدنانی را در جنگ از دست داده و حالا به شادگان بازگشته تا ملجا و پناهگاه مادرش باشد‌. این در صورتی است که یاسر نسبت به عشق سلما دختر ابونعمان خزرجی کنجکاو است. او در شرایط و تاثیرات رقت‌انگیز جنگ، عناصری ساده و باشکوه را در ذهن خود می‌سازد.

اما شخصیت سلما بسیار غم‌انگیز، متفکرانه و سوال‌برانگیز است. سرنوشت سلما روایت‌ِ ناتمام و دردآلودی است بر روایت ناتمام آینده‌اش. آینده‌ای مبهم و رازآلود که سوال‌ها بر سوال‌ها می‌افزاید. سوالاتی که از آن‌ها جوابی به گوش ما نمی‌رسد. آن‌چه ما می‌شنویم روایت‌هایی تلخ و دلهره‌آور از زنی است که ملول و بلاتکلیف در آسایشگاه روانی رها می‌شود.

نقطه عطف داستان درست جایی است که یاسر به شادگان بازگشته است اما با جنگی تلخ در کشورش رو‌به‌رو می‌شود و زندگی‌اش تحت‌شعاع جنگ قرار می‌گیرد. در اواخر رمان بخشی از داستان در مورد مادران و خانواده‌های رزمندگانی است که در انتظار بازگشت عزیزان‌شان هستند. در این رمان می‌توان رنج‌های جنگ دفاع مقدس را در اصطلاحات و نمادها و تشریح دقیق کتاب استخراج کرد و به جامعه‌ ادبی نشان داد.

کاراکترهای داستان نیز هرکدام منحصر به فرد هستند. آن‌ها شبیه پرنده‌های بی‌دفاعی در برابر هجومِ طوفان پرواز می‌کنند و در منطقه‌ای که به ظاهر امن است سکونت می‌گزینند. کاراکترهایی پویا و فعال یا در مقابل کمرنگ و کم‌نقش که هر کدام به نوبه‌ی خود با جذابیت و دیالوگ‌هایی جالب در ذهن مخاطب باقی می‌مانند.

یکی از خصوصیات مثبت این کتاب این است که سبک نگارش و ترتیب وقایع، جریان گریز نیست و در آن مخاطب همه‌چیز را به سادگی درک می‌کند. تمام عناصر کتاب صفر مطلق، همه‌ی شخصیت‌ها، رویدادها، فضاپردازی و دیالوگ‌ها کاملا متناسب با سوژه و دراماتیک است و همین موضوع به کشش و تعلیق در داستان به عنوان محرک اصلی، قدرتی بخشیده است که این داستان را نمی‌توان تا پیش از به پایان رسیدن بر زمین گذاشت.

کتاب صفر مطلق

کمی بیشتر درباره ویژگی‌های رمان

کتاب صفر مطلق بسیار جذاب و با ادبیاتی خاص است. البته دو موضوع اساسی ادبیات این رمان را خاص و کم‌نظیر جلوه می‌دهد. یکی استفاده از لهجه‌ی شیرین مردم خرمشهر و اصطلاحات و آداب و رسوم قشر بومی این مناطق که مختص طبقه‌ی رنج‌دیده و فداکار مردم در جنگ تحمیلی است.

این رمان پُر از جملات نغز و مفهومی است که درک مفاهیم آن آسان است، زیرا نویسنده این جملات را سلیس و روان نگاشته است و به درد مردم و مشکلات اجتماعی آدم‌ها در روزهای پُردلهره‌ی جنگ پرداخته است.

این کتاب قصه‌ی مردمی که سرنوشت‌شان ناخواسته در جنگ متشنج شده است. حکایتِ شهادتِ غیرتمندانه‌ی مسلم جوانِ شانزده‌ساله‌ی خرمشهری و عشق‌نامه‌ی یاسر و سلماست که به تلخی می‌انجامد. صدای آرام و آهسته‌ی مردمی است که هیچ‌وقت از ذهن بیرون نمی‌رود؛ حکایتی است برای دل‌های ناآرام و رنج‌دیده که روزهای تلخ‌شان به فراموشی سپرده نمی‌شود.

کتاب صفر مطلق یک رمان اخلاق‌مدار و اجتماعی است که در آن شخصیت‌هایش به نقطه‌ی قهرمانی می‌رسند. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که سرنوشتِ این شخصیت‌ها تحت‌تاثیر جنگی سرکش و بی‌رحم قرار گرفته و هر کدام به تلخی می‌انجامند. نویسنده‌ی کتاب در این باره می‌گوید:

به همین دلیل اسم رمان را صفرمطلق انتخاب کرده‌ام. چون عناصری ساده ولی شگفت‌انگیز باعث می‌شوند تا شخصیت‌ها در صفرمطلقِ سرنوشت‌شان رشد کنند و به پویایی برسند. این شخصیت‌ها در حالی به خرمشهر برگشته‌اند که ویران است و هنوز آثار جنگ در آن پیداست. ولی استوار و مقاوم به پای زندگی و خانه‌ها و کوچه‌های‌شان می‌مانند تا همه‌چیز از نو بسازند.

درنهایت می‌توان اشاره کرد نویسنده، سه محور «عشق»، «دلتنگی» و «جنگ» را به عنوانِ سه ضلع اصلی در کتاب صفر مطلق روایت می‌کند.

جملاتی از کتاب صفر مطلق

حتی اگر معروف‌ترین یا متمول‌ترین آدم دنیا باشی یک روزی مرگ می‌آید و دستش را دور گردنت حلقه می‌کند. قصه‌ی آدم‌ها همین‌جور تمام می‌شود؛ با مرگ!

انسان همین است. هر چه‌قدر هم که لباسِ گران‌قیمت بپوشد، سر آستین‌هایش را مدل بدهد، جملات فلسفی بگوید، حرف‌های بزرگ بزند، کلمات قلمبه را توی دهانش بچرخاند، باز یک جایی همان خودِ واقعی‌اش را نشان می‌دهد. همان خودِ عاقل یا دیوانه‌اش را.

بعضی حرف‌ها بدجوری آدم را زخمی می‌کنند. مثلِ ضربه‌ی خنجر بر تکّه‌گوشتی به نامِ دل. هر دلی ضرابِ خودش را دارد که با یک ضربه بر زمین می‌افتد. نه از جنسِ ضربِ سکّه که در ضرابخانه‌ی مرکزی بود. نه از سلسله‌ی ضربِ دو دو تا چهار تا که در علمِ ریاضی جدولِ محاسباتی بزرگی دارد. و نه به معنای ضرب در واژه‌نامه‌ی عربی که به نواختنِ در تعبیر شده. یا ضربِ تنبک ارکستری که آهنگ می‌نوازد. جنسِ این ضرب فرق می‌کند. دل را زخمی می‌کند. مغز استخوان را می‌چزاند. آن‌قدر ضراب‌های آشنا این ضربه‌ها را زده‌اند که جای زخم‌شان بوی تعفّن گرفته.

گاهی آدم در زندگی‌اش به دنبال فرصتی است تا ثابت کند که می‌تواند بر زخم دلش مرهمی بنهد. انگار پوستش کلفت بوده و چرکِ این زخم را حس نکرده. محکم و قوی می‌ایستد تا شاید بتواند اندکی ضماد بر این جراحت بنهد و از آن خلاص شود. معنای آرامش همین است؛ زخم‌هایت را خودت دوا کنی!

مرگ خیلی راحت به سراغ آدم می‌آید. وقتی که آماده نیست تا کارهایش را انجام بدهد. وقتی که باید همه‌چیز را جا بگذارد و به مکانی ناشناخته برود. جنگ مبهم است. شبیه مرگ رمزآمیز است. سر زده سراغ آدم می‌آید. وقتی که آماده نیستی تا چشم‌هایت را ببندی و همه‌چیز را جا بگذاری و برای همیشه بروی.

با خودش فکر کرد جنگ چه‌قدر خانه‌ها که خراب نکرده. چه‌قدر جان‌ها که نگرفته. چه‌قدر جنین‌ها که توی شکم مادر نکُشته. چه‌قدر عشق‌ها که ویران نکرده. مثلِ عشقِ سلما و یاسر… که مثلِ بخاری از روی چای برخاست و توی فضا محو شد!

وجود او چوب کبریت کوچکی بود که تاریکی‌ها را روشن می‌کرد. کبریت از چوب بود. چوب همان سجیه‌ی انسان است. یکی چوبِ بلوط بود و پارکت می‌شد. یکی چوبِ گردو بود و منبر می‌شد. یکی چوبِ راش بود و تراوسِ قطار می‌شد. یکی چوب افرا بود و قالبِ کفش می‌شد. دیگری چوبِ چنار بود و از آن چوبه‌ی دار ساخته می‌شد و یکی چوبِ نارون بود و چرخ گاری را پدید می‌آورد. هر کدام همین اندازه سجیه‌ی خود را می‌ساختند. به اندازه‌ی استحکام و قدرتِ ایمانِ درونی‌شان.

رنگ در عشق، لعابِ جمالِ محبوب نیست. بالاترین نقطه‌ای که هیچ‌گاه رنگ نمی‌بازد؛ اوجِ کمالِ انسانی است.

عشق به یک آدم شبیه تصاحب یک خانه‌ی مسکونی جدید است. قبل از هر چیز به رنگ و لعابش نگاه می‌کنی، بعد درها و پنجره‌ها و دیوارها، بعد اتاق‌ها و کمدها، بعد آشپزخانه و کابینت‌هایش، بعد دیگر اجزای خانه. کم‌کم تمام قسمت‌های خانه به مرور از بین می‌روند و نیاز به بازسازی پیدا می‌کنند. گچ دیوارها می‌ریزد، پنجره‌ها فرسوده می‌شوند، شیرآلات از بین می‌روند و لای جرز دیوار نم پس می‌دهند، سینک آشپزخانه می‌پوسد و رسوب می‌کند، قفل و کلیدها نیاز به تعویض پیدا می‌کنند، وسایل خانه عوض می‌شوند و خانه فرم دیگری می‌گیرد. عشق نیز همین شکلی است. این خود ما هستیم که تکرار می‌شویم؛ وگرنه حدیث عشق همانی است که بود. فقط هر بار نیاز به یادآوری دارد. عشق باید بازسازی شود و فرسودگی‌ها از بین بروند. فرآیند ماندگاری در عشق تشخیص سره از ناسره نیست. بلکه قدرت ثبات در تعمیرات و تعدیلاتِ خرابی‌های پیش روست.

مشخصات کتاب
  • کتاب صفر مطلق
  • نویسنده: معصومه باقری
  • انتشارات: شانی
  • تعداد صفحات: ۲۷۰
  • قیمت: ۴۰۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب صفر مطلق چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. اگر این کتاب را نخوانده‌اید، آیا به مطالعه آن علاقه‌مند شدید؟