کتاب گتسبی بزرگ با عنوان اصلی The Great Gatsby یکی از ماندگارترین و پروفروشترین کتابهای ادبیات آمریکا است. کتابی که تاکنون بیشتر از ۲۵ میلیون نسخه از آن به فروش رفته است.
مترجم کتاب – رضا رضایی – درباره بزرگی رمان مینویسد: کتاب گتسبی بزرگ در سال ۱۹۲۵ منتشر شد، اما در اواسط درهه ۱۹۴۰ جلب توجه کرد و سپس آن را یکی از برترین رمانهای قرن خواندند، آن هم در سرزمینی که در نیمه اول قرن بیستم بهترین رمانها و بهترین نویسندهها را به جهان عرضه کرده بود. گتسبی بزرگ همتایان چندانی در میان رمانهای قرن بیستم ندارد و فقط چند اثر از ویلیام فاکنر، ارنست همینگوی، ویلا کاتر و تئودور درایزر در کنار آن قرار میگیرند.
در پشت جلد، قسمتی از متن کتاب آمده است:
» مطلب مرتبط: کتاب مرگی بسیار آرام – نشر ماهی
خلاصه کتاب گتسبی بزرگ
شروع رمان، شاید یکی از جذابترین و تامل برانگیزترین شروعهایی باشد که هرکسی میتواند بخواند:
در سالهایی که جوانتر و زودرنجتر بودم، پدرم نصیحتی به من کرد که هنوز آن را در ذهنم مرور میکنم.
پدرم گفته بود: «هر وقت دیدی که میخوای از کسی ایراد بگیری فقط یادت باشه که آدمهای دنیا همه این موقعیتها رو نداشتن که تو داری.»
داستان این رمان از زبان کاراوی روایت میشود. فردی که همسایه گتسبی بزرگ است. اما داستان کتاب با دیدار کاراوی با عموزاده خود، دِیزی و شوهرش آغاز میشود. تام که اشرافزادهای ثروتمند است زندگی تجملاتی و خوشی را در کنار همسرش تجربه میکند. در مقابل گتسبی یک جوان بسیار موفق و پولدار است و کسی از گذشته او چیزی نمیداند. این مرد جوان همواره مشغول خوشگذرانی و برگزاری مهمانیهای بزرگ و باشکوه است. مهمانیهایی که هر کسی میتواند در آنها شرکت کند و شاد باشد.
کسی خبر ندارد که این ثروت عظیم گتسبی از کجا آمده است. در مورد ثروت و حتی خود گتسبی شایعات زیادی وجود دارد. مثلا شایعه است که گتسبی از خانواده بسیار فقیری بود که عاشق دِیزی میشود. گتسبی در زمان سربازی از دِیزی دور میشود اما بعد خبر ازدواج او را میشنود. با این حال گتسبی عاشق میماند و همیشه چشمش به دنبال دیزی میگردد.
در این میان، گتسبی فرصت بینظیری پیدا میکند، چرا که کاراوی همسایه او، با دِیزی فامیل درجه یک است و…
» مطلب مرتبط: کتاب داستان ملالانگیز – نشر ماهی
درباره کتاب گتسبی بزرگ
قبل از خواندن کتاب، بسیار تحت تاثیر شهرت آن قرار گرفته بودم و برای مطالعه آن لحظه شماری میکردم، اشتیاق بسیار زیادی درونم ایجاد شده بود. اما هنگامی که کتاب را خواندم، فقط میتوانستم به این فکر کنم که داستان کتاب با وجود داستان خوب آن، روایت خواندنی ندارد. دیگر نه احساس اشتیاق داشتم و نه فکر میکردم این رمان یکی از شاهکارهای جهان است. حداقل در نگاه من که اینطور بود. بعد از بررسیهایی، متوجه شدم که این رمان به دلیل سبک خاص آن در نگارش و هدف قرار دادن رویای آمریکایی، بسیار معروف شده است و طبیعتا ترجمه نمیتواند ظرافتهای زبان اصلی را نشان دهد – با وجود اینکه رضا رضایی ترجمه بسیار خوبی از کتاب ارائه کرده است.
کشف شخصیت گتسبی و کارهای او یکی از مواردی است که خواندن این کتاب را جذاب میکند. مخصوصا که در ابتدای رمان هیچ خبری از گتسبی نیست و خواننده با خود فکر میکند که گتسبی قرار است چگونه و به چه شکل وارد داستان شود.
کتاب گتسبی بزرگ مفاهیم و درونمایههای زیادی دارد که از جمله آن میتوان به فساد، اشتیاق کسب موفقیتهای بیشتر، رویای آمریکایی و سرخوردگی اشاره کرد.
در پایان کتاب، بخشهایی از کتاب اسکات دانلدسن که درباره گتسبی بزرگ نوشته است، آمده است که به خواننده کمک میکند کتاب را بهتر درک کند.
براساس این رمان یک فیلم هم با بازی لئوناردو دیکاپریو ساخته شده است. معمولا فیلمهایی که از روی کتابها ساخته میشوند زیاد دیدنی و جذاب نیستند اما فیلم گتسبی بزرگ از معدود فیلمهایی است که به خوبی کتاب و یا حتی از کتاب بهتر است. پیشنهاد میکنم اگر کتاب گتسبی بزرگ را خواندهاید حتما فیلم گتسبی بزرگ را نیز ببینید. این فیلم با بودجه ۱۰۵ میلیون دلار ساخته شده است و موضوعات کتاب را به خوبی برای شما جا خواهد انداخت.
اینفوگرافیک کتاب گتسبی بزرگ
براساس کتاب گتسبی بزرگ یک اینفرگرافیک توسط کافهبوک ترجمه و بازطراحی شده است که در آن خلاصه کتاب و همچنین جنبههای مختلف رمان به خوبی منعکس شده است. توجه به نکات و موضوعاتی که در این اینفوگرافیک منعکس شده است، به درک بهتر کتاب کمک میکند. البته باید اشاره کنیم که اگر این رمان را نخواندهاید و روی افشای داستان حساس هستید، مطالعه این اینفوگرافیک برای شما مناسب نیست. چراکه در اینفوگرافیک خلاصه همه کتاب ارائه شده است و بخشهای مهم آن را بازگو میکند.
[ مطلب مرتیط: سوءتفاهم – نشر ماهی ]
جملاتی از متن کتاب گتسبی بزرگ
من عادت کردهام که قضاوتهایم را توی دلم نگه دارم، و همین خصوصیت باعث شده که باطن عجیب و غریب خیلی از آدمها برایم رو بشود و در عین حال گرفتار آدمهای پرچانه کارکشتهای هم بشوم. (کتاب گتسبی بزرگ – صفحه ۱۹)
خانهشان آراستهتر از حدی بود که انتظار داشتم. عمارت شوخ و شادِ سرخ و سفیدی بود به سبک مهاجرنشینهای جورجیا و مشرف به خلیج. چمن از کنار آب شروع میشد، و بعد از یک ربع مایل دویدن و از روی ساعتهای آفتابی و گذرگاههای آجری و باغچههای گر گرفته پریدن میرسید به در اصلی، و سرانجام که به عمارت میرسید به شکل پیچکهای براق از دیوار بالا میرفت، انگار از فشارِ دویدن. نمای اصلی را یک ردیف از پنجرههای قدی میشکافت که برق میزدند از رنگ طلا که در آنها منعکس میشد، و کاملا هم باز شده بودند به روی هوای گرم و بادخیز آن عصر، و تام بیوکنن با لباس سوارکاری روی ایوان جلو ایستاده بود و پاهایش را از هم باز کرده بود. (کتاب گتسبی بزرگ – صفحه ۲۴)
شبهای تابستان، از خانه همسایهام صدای موسیقی میآمد. در باغهای لاجوردیاش، مردها و دخترها مانند شبپرهها در میان نجواها و شامپانی و ستارهها رفت و آمد میکردند. (کتاب گتسبی بزرگ – صفحه ۵۵)
هرکسی حداقل یکی از فضیلتهای مهم را برای خودش قائل است، و فضیلت من این است: من یکی از معدود آدمهای باصداقتیام که در عمرم شناختهام. (کتاب گتسبی بزرگ – صفحه ۷۴)
حُسن بزرگی است مشروب نخوردن وسط مشروب خورهای قهار. آدم میتواند زبانش را نگه دارد، و از این هم مهمتر، آدم میتواند هر نوع رفتار غیرعادی و بینظمیِ جزئیِ خودش را طوری زمانبندی کند که بقیه کورِ کور باشند و نبینند یا اهمیت ندهند. (کتاب گتسبی بزرگ – صفحه ۹۱)
رفیق، نمیتونم بگم چقدر تعجب کردم وقتی دیدم عاشقش شدهم. حتی یه مدتی امید داشتم که ولم کنه، ولی نکرد، چون خودش عاشقم شده بود. فکر میکرد خیلی سرم میشه، چون چیزهایی که من میدونستم فرق داشت با چیزهایی که خودش میدونست… خب، بله، خیلی با آرزوهام فاصله داشتم، اما لحظه به لحظه هم عاشقتر میشدم. بعد یهو دیگه هیچی برام مهم نبود. چه فایده داشت کارهای مهم بکنم وقتی میتونستم براش بگم چه کارهایی میخوام بکنم و با گفتنش بیشتر بهم خوش میگذشت؟ (کتاب گتسبی بزرگ – صفحه ۱۶۲)
باید یاد بگیریم دوستیمونو با آدمها تا موقعی که زندهن نشون بدیم، نه بعد از مردنشون. بعد از مردنشون، روال من اینه که بذارمشون به حال خودشون. (کتاب گتسبی بزرگ – صفحه ۱۸۴)
گتسبی به نـور سبز باور داشت، به آن آینده سراسر سکر و لذت که سال به سال از برابر ما بیشتر پس مینشیند. پس، از چنگ ما گریخته است، اما مهم نیست – فـردا تندتر خواهیم دوید، دوستهایمان را بیشتر خواهیم گشود… و روزی در صبحی خوش – پس همچنان میکوبیم، مانند قایقهایی خلاف جریان، و همواره به گذشته رانده میشویم. (کتاب گتسبی بزرگ – صفحه ۱۹۳)
مشخصات کتاب
- کتاب گتسبی بزرگ
- نویسنده: اسکات فیتزجرالد
- مترجم: رضا رضایی
- انتشارات: ماهی
- تعداد صفحات: ۲۱۲
- قیمت چاپ چهارم: ۱۹۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: سروش فتحی
نظر شما در مورد کتاب گتسبی بزرگ چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر ماهی:
- رمان سیدارتها – همراه با اینفوگرافیک
- رمان کنستانسیا
- رمان شبهای روشن