اصالت فرهنگ و آموزههای سرخپوستان بومىِ آمریکا بر هیچکس پوشیده نیست. بومیانى مهماننواز که مهاجمان سرزمینشان را عزیز داشتند و با عطوفت با آنها رفتار کردند. اما امان از قومِ منفعتطلبى که جز آزار و اذیت براى ساکنان بر حقِ این قاره هیچ نداشتند.
شاید بتوان نقطه ضعفِ بزرگ اقوام سرخپوست را عدم برخوردارى از فرهنگ مکتوب و ابزارِ نوشتارى دانست. قومى با جهان بینىاى عمیق و عارفانه که با تهاجمِ بىامانِ قوم سفید بسیارى از آن آموزهها را به خاک بردند. و این فقدانى است بزرگ براى جهان، فقدانِ گامهایى که مىتوانست بشرِ امروز را به تعالىِ جهان معنوى، به دروازههاى سعادت بشرى نزدیکتر کند.
از این رو این کتاب در میانِ کتابهایى با مضمون فرهنگ سرخپوستان شمایلى متفاوت دارد. کتاب جبین بر خاک نه خودنگارهى زندگى سرخپوستان است. در آن تنها از زبانِ سرخپوستها سخن به میان آمده و بیشتر دربارهى معاهدات و عهدشکنىِ مرد سفید و کمتر دربارهى خرد و جهانبینى سرخپوستى است. شاید بتوان از آن به عنوان یک شکواییه یاد کرد. دادخواستى از سوى قومِ ستم دیدهى سرخ به پیشگاه مردم جهان در اعتراض به پایمال شدن حقشان در سرزمینهاى مادرى. و چه خوب است این گلایه به گوش جهانیان برسد. بیدادى که بر قوم سرخ رفت هرگز از خاطرهى جهان پاک نخواهد شد و ننگِ بىحرمتىهاى مرد سفید تا ابد بر پیشانىاش خواهد ماند.
در این کتاب مرد سرخ مىکوشد در هر محفلى، در هر جایگاه و فرصتى دادخواهى و مظلومیتش را به گوش حق نیوشان برساند. گاهى برآشفته و خشمگین، گاه ملتمسانه با زارى، گاه رها از تمنیات این جهانى، تنها خیر مىخواهد براى کسانى که نمىخواهند بفهمند، براى آنها که از جهان تنها مال و مکنت مىطلبند. و این جایگاه واقعىِ قوم سرخ است؛ ایستاده بر بلنداى جهان، بریده از این عالم خاکى و متوسل به روح بزرگ.
معرفی چند کتاب مرتبط دیگر با زندگی سرخپوستان:
برادر من، نگاه کنید بهار آمده است؛ زمین بوسه هاى خورشید را گرفته است و ما به زودى نتایج آن عشق را مىبینیم!
هر دانهاى بیدار مىشود و همینطور هم همهى حیات حیوانى. از طریق این قدرت اسرارآمیز است که ما هم هستىمان را داریم و بنابراین ما به همسایگانمان، حتى همسایههاى حیوانىمان، همان حق را مىدهیم که مثل ما در این زمین زندگى کنند.
با این همه، مَردم، به من گوش کنید، ما حالا با نژاد دیگرى سروکار داریم – موقعى که پدران ما اولین آنها را دیدند کوچک و ضعیف بودند اما حالا بزرگ و سلطه جو هستند. این عجیب است که آنها دلى دارند که خاک را شخم مىزنند و عشق به تملکْ مرض آنهاست. این مردم قوانین زیادى ساختهاند که ثروتمندها مىتوانند آنها را بشکنند، اما فقیرها نمىتوانند. آنها از ندارها و ضعفا ده یک مىگیرند که از داراهایى که حکومت مىکنند، حمایت کنند. آنها مدعىاند که این مادر ما، زمین، مال آنهاست و دور خودشان حصار مىکشند که همسایهها به آن جا نیایند؛آنها او را (زمین را) با ساختمانها و پس ماندههاشان از شکل مىاندازند. آن ملت مثل یک سرریز رود بهارى است که به کناره هایش مىریزد و هر که را در راه اوست، نابود مىکند.
جملاتی از متن کتاب جبین بر خاک نه
دلیل اینکه واکان تانکا دو پرنده، دو حیوان یا دو انسان را کاملا شبیه نمىسازد این است که واکان تانکا هر کدام را این جا گذاشته که فرد مستقلى باشند و روى پاى خود بایستند. بعضى حیوانات براى زندگى کردن روى زمین ساخته شدهاند. سنگها و مهدنىها را واکان تانکا در زمین گذاشته است، بعضى سنگها بعضى بیشتر از دیگران دسده مىشوند. وقتى جادوگر طبیبى مىگوید که او با سنگهاى مقدس حرف مىزند، به خاطر تمام آن ماده و در خاک است که اینها غالبا در رویاها ظاهر مىشوند و مىتوانند با انسانها گفتگو کنند. (کتاب جبین بر خاک نه – صفحه ۳۰)
مىدانید، تپهها همیشه زیباتر از ساختمانهاى سنگىاند. زندگى کردن در شهر یک زندگى مصنوعى است. خیلى از مردم به ندرت خاک واقعى را زیر پاىشان احساس مىکنند. رشد گیاهان را جز در گلدانها نمىبینند، یا آن قدر زیر چراغ خیابان هستند که از افسونِ پرستارهى شب بى نصیب مىمانند. موقعى که مردم خیلى دور از مناظرى که روح بزرگ ساخته زندگى مىکنند، فراموش کردن قوانین او براىشان آسان است. (کتاب جبین بر خاک نه – صفحه ۳۵)
هیچ وقت مرگى در کار نیست. فقط یک تغییر دنیاهاست. (کتاب جبین بر خاک نه – صفحه ۴۲)
این ساحلها پر از مردههاى نادیدنى قبیلهى من مىشوند، و موقعى که بچههاى بچههاى شما در مزرعه، انبار، دکتن یا در سکوت جنگلهاى بى راه فکر مىکنند تنها هستند، تنها نیستند… شب موقعى که خیابانهاى شهرها و روستاها ساکتاند و شما فکر مىکنید که متروکند، گروههایى باز مىگردند و آنها را پر مىکنند که روزگارى پرشان مىکردند و هنوز ایت سرزمین زیبا را دوست دارند. (کتاب جبین بر خاک نه – صفحه ۴۲)
هر روانى باید خورشید صبحگاهى، زمینِ دلپذیر نو و خاموشى بزرگ را خودش به تنهایى ملاقات کند! (کتاب جبین بر خاک نه – صفحه ۴۹)
موقعى که ما تغییرات روز و شب، خورشید و ماه و ستارگان را در آسمان و تغییر فصلها را روى زمین، با میوههاى رسیدهى آنها، مىبینیم، باید دانست که اینها کار کسى است که قدرتمندتر از انسان است. بزرگترینِ همه خورشید است که بى آن ما نمىتوانستیم زنده بمانیم. (کتاب جبین بر خاک نه – صفحه ۵۲)
مشخصات کتاب
- عنوان: جبین بر خاک نه
- نویسنده: تی. سی. مکلوهان
- ترجمه: ع. پاشایی
- انتشارات: دیبایه
- تعداد صفحات: ۱۸۰
- قیمت: ۱۸۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: مهشید موسوی
نظر شما در مورد کتاب جبین بر خاک نه چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
» معرفی چند کتاب دیگر: