نشانک

جنگ و صلح | همراه با اینفوگرافیک

هزار و یک کتاب قبل از مرگ

ایده بوک

جنگ و صلح اثری سراسر شگفتی است که هر خواننده‌ای را در خود غرق می‌کند. اثری که برخی از منتقدین آن را کامل‌ترین رمان تاریخ می‌دانند. جنگ و صلح در کنار همه ارزش‌های ادبی خود، برگی از تاریخ نیز می‌باشد و ما هم آن را در لیست کتاب‌های پیشنهادی خود قرار داده‌ایم و بدون تردید مطالعه آن را به شما توصیه می‌کنیم. اما ابتدا پیشنهاد می‌کنیم این مطلب را تا آخر بخوانید و بعد درباره خواندن جنگ و صلح تصمیم بگیرید!

لئون تالستوی در طول زندگی خود سه رمان برجسته نوشت اما عمده شهرت خود را مدیون جنگ و صلح است. آنا کارنینا و مرگ ایوان ایلیچ، دو کتاب دیگر از تالستوی است که شایسته مطالعه هستند. تالستوی عقیده داشت رمان وسیله‌ای برای آموزش روح و روان است و چیزی که در جنگ و صلح وجود دارد، دقیقا وسیله‌ای برای آموزش روح و روان است. هر خواننده‌ای بعد از مطالعه این اثر بزرگ این موضوع را تایید می‌کند.

پشت جلد اول این رمان آمده است:

جنگ و صلح در شمار آن معدود آثار ادبی است که فراتر از معیارهای عادی داوری‌های ادبی قرار می‌گیرند؛ رمانی است با جهانی بی‌نهایت گسترده که از دورانی خطیر سخن می‌گوید. پردامنه‌ترین حماسه عصر خود است: یک «ایلیاد» به‌روز شده. جنگ و صلح تصویر کاملی از روسیه آن زمان است، تصویر کاملی از همه چیزهایی است که در آن‌ها، مردم سعادت و عظمت، اندوه و خواری خود را می‌یابند. یک عالم چهره و شور و شوق در این رمان موج می‌زنند.

تالستوی زمانی نوشتن جنگ و صلح را آغاز کرد که ۳۵ ساله بود، و این سنی است که در آن استعداد آفرینش یک نویسنده معمولا در حد کمال است و هنگامی آن را به پایان برد که ۷ سال گذشته بود.

در مقدمه رمان توضیح داده شده است که نویسنده در هفت سال چگونه این رمان را نوشته است، از چه افرادی الهام گرفته است و اتفاقات آن را بر چه اساسی نوشته است. در قسمتی از این مقدمه می‌خواینم:

جنگ و صلح را شعر روح روس دانسته‌اند که به صورت حماسه‌ای رنگین سروده شده است.

[ معرفی نویسنده: زندگی و اثار لئون تالستوی ]

خلاصه رمان جنگ و صلح

رمان با ماجرای یک مهمانی آغاز می‌شود. صلح و آرامش در همه‌جا برقرار است و خواننده در این مهمانی با برخی از شخصیت‌های مهم کتاب آشنا می‌شود. این مهمانی وضعیت جامعه اشراف‌زاده را قبل از جنگ نشان می‌دهد.

اما در اواخر همین مهمانی که سراسر شادی و زیبایی است، زمزمه‌هایی از جنگ وجود دارد. افراد مختلف درباره ناپلئون صحبت می‌کنند که چگونه در اروپا ناآرامی ایجاد کرده است و به دنبال کشورکشایی در جهان است. جوانان با حرارت از ناپلئون صحبت می‌کنند و هیچ فکر نمی‌کنند که او ممکن است روزی به روسیه هم حمله کند. همچنین از اعلامیه‌های جنگ می‌گویند و اینکه آیا باید در جنگ احتمالی شرکت کنند یا نه.

در انتهای ضلع مردانه میز گفتگو کم‌کم پرشورتر می‌شد. سرهنگ می‌گفت که بیانیه اعلان جنگ در پترزبورگ منتشر شده و یک نسخه از آن همان روز با پیک مخصوص به فرماندار نظامی مسکو ابلاغ گردیده و خودش هم آن را دیده است. (کتاب جنگ و صلح – جلد اول – صفحه ۱۱۳)

پس از این مهمانی، فضای کتاب رفته‌رفته به سمت جنگ می‌رود. شخصیت‌های مهم از پیوستن به ارتش می‌گویند و فرماندهان در حال سازماندهی نیروهای خود هستند. در اینجا مردم روسیه را می‌بینیم که باید تصمیم سختی بگیرند. روس‌ها باید آماده باشند تا با فرانسوی‌هایی بجنگند که علاقه بسیار زیادی به آن‌ها دارند. آرزوی هر فرد روسی است که روزی به فرانسه، به پاریس سفر کند. روس‌ها به حدی به فرانسه علاقه دارند که در مهمانی‌های خود اغلب به زبان فرانسوی صحبت می‌کنند و دوست دارند فرزندان خود را برای تحصیل به فرانسه بفرستند. سبک زندگی فرانسوی را دنبال می‌کنند و در بیشتر زمینه‌ها راه فرانسوی‌ها را دنبال می‌کنند اما حالا باید تصمیم بگیرند که به جنگ با آن‌ها بروند.


صحبت درباره همه شخصیت‌های کتاب تقریبا غیرممکن است (گفته می‌شود بیشتر از ۵۰۰ شخصیت در این رمان وجود دارد) اما در اینجا تلاش می‌کنیم به چند شخصیت مهم اشاره کنیم. افرادی که شخصیت‌های کلیدی رمان محسوب می‌شوند و اگر خواننده با دقت روابط آن‌ها را زیر نظر داشته باشد در طول خواندن رمان با مشکل مواجه نخواهد شد.

یکی از این شخصیت‌ها، ناتاشا است. دختر زیبا، پرجنب‌وجوش و سیزده ساله کنت رستف که در رمان تایید زیادی روی او می‌شود. شخصیتی که به شکل اساسی دستخوش تغییر و تحول می‌شود. پیشنهاد می‌کنیم هنگام مطالعه کتاب توجه ویژه‌ای به ناتاشا داشته باشید.

یکی دیگر از شخصیت‌های مهم کتاب پی‌یر است. فرزند نامشروع کنت بزوخف بزرگ. کسی که بسیار مشهور و ثروتمند است. پی‌یر که به تازگی از فرانسه آمده است به دستور پدر از مسکو به پترزبورگ آمده و وارد محافل اشرافی می‌شود. در ادامه پی‌یر خود را وارث ثروت عظیم کنت بزوخف می‌بیند و توجه همه را برمی‌انگیزد.

از دیگر شخصیت‌های مهم رمان، پرنس آندره‌ی است. کسی که آماده رفتن به جنگ شده است و با پی‌یر در این مورد در شب بعد از مهمانی صحبت می‌کند.

[ معرفی کتاب: رمان برادران کارامازوف اثر فیودور داستایفسکی – همراه با اینفوگرافیک رمان ]

جنگ و صلح

درباره رمان جنگ و صلح

جنگ و صلح رمانی عظیم است که هر خواننده‌ای را شگفت‌زده می‌کند. رمانی که در کنار داستان خود روایت مهمی از تاریخ را نیز دربرمی‌گیرد. تالستوی خود اذعان دارد که اندکی خصلت‌های فردی را فدای طرح تاریخی رمان کرده است.

روایت تاریخی کتاب در سراسر رمان گسترده است و تالستوی در بخش‌هایی خاص، به طور کلی جنبه داستانی را کنار می‌گذارد و درس تاریخ می‌دهد. و در ادامه همین درس تاریخی را در قالب داستان پیش روی خواننده قرار می‌دهد، چیزی که باعث می‌شود از خواندن کتاب لذت ببریم. تعادل بین قسمت‌های تاریخی و داستانی کتاب به خوبی برقرار است و به هیچ وجه خسته‌کننده نیست.

همان‌طور که در خلاصه کتاب اشاره شد، این رمان شامل حمله ناپلئون به روسیه نیز می‌باشد. جنگی که رنج و بدبختی زیادی با خود به همراه داشت و نویسنده در بخش‌های مختلف درس‌های مهمی از این موضوع تقدیم خواننده می‌کند. از جنگ و صلح می‌توان درس‌ها و پیام‌های مختلفی دریافت کرد اما شاید وجه مشترک همه پیام‌های کتاب این باشد که: در این دنیای پر از خشونت، پر از حماقت حاکمان، پر از جنگ و خون‌ریزی، پر از نفرت و کینه، پر از ناآگاهی و حماقت، هنوز هم می‌توان شاد بود. هنوز هم می‌توان خوشبخت بود و در سخت‌ترین شرایط و در بدترین جنگ‌ها هنوز هم می‌توان عاشق شد و به زندگی امید داشت.

ترس از جنگ ممکن است در دل هر فردی وجود داشته باشد اما این ترس مانع ادامه زندگی نخواهد شد. رنج و مشقت حاصل از جنگ ممکن است تا سال‌ها بعد از آن ادامه داشته باشد اما این موضوع نباید جلوی زندگی کردن را بگیرد. در واقع هر فردی آزاد است که انتخاب کند به چه شکل با این موضوع روبه‌رو می‌شود.

یکی از درس‌های مهمی که تالستوی در این رمان به ما می‌دهد همین موضوع آزادی است. در واقع تالستوی به ما می‌گوید جنگی که میان فرانسه و روسیه اتفاق افتاد به سبب دستور ناپلئون و یا امپراتور روسیه نبود. این جنگ نتیجه اجرای دستورهای مختلفی در رده‌های مختلفی بوده است و نمی‌توان آن را به یک نفر نسبت داد.

تقریبا در همه جای کتاب شما با توصیفات درجه‌یک روبه‌رو هستید و این موضوع در قسمت‌های جنگی کتاب به بالاترین سطح خود می‌رسد. جایی که ارتش دو کشور با هم روبه‌رو می‌شوند و این فکر در ذهن‌ها شکل می‌گیرد که آیا اصلا این جنگ ضروری است؟ چرا من باید در این جنگ شرکت کنم و چرا باید طرف مقابل را بکشم؟ رشد شخصیتی افراد در مواجهه با این جنگ به خوبی در کتاب نشان داده شده است و ما می‌بینیم که در جنگ، آدم‌های بی‌گناهی حضور دارند که زندگی برای آن‌ها می‌توانست به طور کلی متفاوت باشد.

قطعا اگر با ادبیات روسیه آشنایی داشته باشید می‌دانید که وجود شخصیت‌های متعدد در کتاب‌ها امری عادی است. اما این موضوع در رمان جنگ و صلح به اوج خود رسیده است و برای خواننده‌ای که تا به حال سراغ ادبیات روسیه نرفته، ممکن است گیج‌کننده باشد. بنابراین پیشنهاد ما این است که اگر تا به حال سراغ ادبیات روسیه نرفته‌اید، برای اولین کتاب، رمان جنگ و صلح را انتخاب نکنید. البته این صرفا یک پیشنهاد است و بدون تردید خواننده حرفه‌ای مشکلی با شخصیت‌ها و داستان گسترده کتاب نخواهد داشت.

[ معرفی کتاب: رمان ارباب و بنده اثر تالستوی ]

اینفوگرافیک رمان جنگ و صلح

براساس این رمان یک اینفرگرافیک توسط کافه‌بوک ترجمه و بازطراحی شده است که در آن خلاصه کتاب و همچنین جنبه‌های مختلف رمان به خوبی منعکس شده است. توجه به نکات و موضوعاتی که در این اینفوگرافیک منعکس شده است، به درک بهتر رمان کمک می‌کند.

البته باید به این نکته اشاره کنیم که اگر این رمان را نخوانده‌اید و روی افشای داستان حساس هستید، مطالعه این اینفوگرافیک برای شما مناسب نیست. چرا که در اینفوگرافیک خلاصه همه قسمت‌های مهم کتاب نیز ارائه شده است و بخش‌های مهم آن را بازگو می‌کند.

اینفوگرافیک جنگ و صلح

جملاتی از کتاب جنگ و صلح

آزادی، برابری، اینها همه بانگ دهل است که رسواییشان مدتهاست آشکار شده است. کیست که آزادی و برابری را دوست نداشته باشد؟ خود منجی ما آزادی و برابری را تعلیم داده است. خیال می‌کنید بعد از انقلاب مردم خوشبختتر شده‌اند؟ برعکس، ما بودیم که خواهان آزادی بودیم و بناپارت آن را نابود کرد. (رمان جنگ و صلح – جلد اول – صفحه ۵۵)

معتقد بود که سرچشمه همه عیبهای آدمی دو چیز است: یکی بیکاری و دیگری اعتقاد به خرافات. و دو فضیلت نیز بیشتر وجود ندارد: یکی کار و دیگری خرد. (رمان جنگ و صلح – جلد اول – صفحه ۱۴۶)

پرنس آندره‌ی گفت: «بله، شما او را، این بناپارت را، دیدید؟ چطور بود؟ استنباطتان از او چیست؟» دلگاروکف که پیدا بود به این نتیجه کلی که از ملاقات خود با ناپلئون به دست آورده دل بسته است، تکرار کرد: «بله، او را دیدم و مطمئن شدم که بیش از هرچیز از یک درگیری همگانی وحشت دارد. اگر از روبرو شدن با ما نمی‌ترسید چرا تقاضای ملاقات با امپراتور را داشت. چرا پیشنهاد مذاکره می‌کرد و از همه مهمتر چرا عقب می‌نشست. حال آنکه عقب‌نشینی با روش هدایت جنگ او منافات دارد. حرفم را باور کنید. او می‌ترسد، از درگیری همگانی وحشت دارد. ساعت سرنگونیش فرارسیده است. این را از من قبول کنید.» (رمان جنگ و صلح – جلد اول – صفحه ۳۸۸)

اقرار به‌خطا بزرگواری بیشتری می‌خواهد تا اصرار در کشاندن کار به‌جایی که دیگر جبران ممکن نیست. (رمان جنگ و صلح – جلد دوم – صفحه ۴۷۱)

هر کس با دید خودش زندگی می‌کند. تو برای خودت زندگی می‌کردی و می‌گویی که چیزی نمانده بود که زندگیت تباه شود، و خوشبختی را وقتی شناختی که شروع کردی برای دیگران زندگی کنی، ولی کار من درست عکس این بود. هدف من در زندگی کسب افتخار بود، ولی خوب، مگر افتخار چیست؟ همان عشق به‌دیگران است. میل به‌خدمت به‌آنها برای لذت‌بردن از ستایش آنها. (رمان جنگ و صلح – جلد دوم – صفحه ۵۶۶)

هیچ حقیقتی در ذهن دو نفر یکسان جلوه نمی‌کند. (رمان جنگ و صلح – جلد دوم – صفحه ۶۳۸)

پیداست که سرنوشت ما همه جز تحمل مصیبت نیست. (رمان جنگ و صلح – جلد دوم – صفحه ۷۰۳)

همه‌شان تلاش می‌کنند، رنج می‌برند، جان خود و روح جاوید خود را به فساد می‌کشند تا نعمتی را به دست آورند که لحظه‌ای بیش نمی‌پاید و ما نه فقط این معنی را می‌دانیم بلکه مسیح، فرزند خدا، خود به این جهان خاکی آمد و به ما گفت که این زندگی آنی بیش نیست و برای آزمودن ماست و با این همه سخت به آن آویخته‌ایم و گمان می‌کنیم که سعادت را فقط در آن خواهیم یافت. (رمان جنگ و صلح – جلد دوم – صفحه ۷۰۸)

رستف اسب خود را نگه داشت و می‌کوشید در چهره دشمنش نگاه کند و ببیند بر چه کسی پیروز شده است. یک پای جوان فرانسوی در رکاب گیر کرده بود و افسر بر پای دیگر بر زمین لی‌لی می‌کرد و از وحشت چشم درهم کشیده، هر لحظه منتظر ضربه دیگری بود و با چهره‌ای از وحشت درهم پیچیده از زیر به رستف فرامی‌نگریست. چهره رنگ‌پریده و به گل آغشته جوانش با آن موهای طلایی روشن و چشمان آبی کمرنگ و چال ملیحی که بر چانه داشت هیچ خصمانه نبود و با جنگ و خونریزی سازگاری نداشت. سیمای ساده‌اش بیشتر برای بگووبخند و تالار پذیرایی مناسب می‌نمود. (رمان جنگ و صلح – جلد سوم – صفحه ۹۴۴)

کسی در نبرد پیروز است که با عزم جزم و با اطمینان به پیروزی در آن شرکت کرده باشد. (رمان جنگ و صلح – جلد سوم – صفحه ۱۱۰۷)

هر مدیر و فرمانداری در دوران آرامش و دور از اغتشاش گمان می‌کند که چرخ زندگی مردمی که اداره امورشان به دست او سپرده شده است فقط به نیروی او می‌چرخد و همین آگاهی به ضرورت وجودش بزرگترین پاداش زحمات و تلاشهای اوست. پیداست که تا زمانی که دریای تاریخ آرام است حاکم – آب‌شناس با قایقی نااستوار، خود را با دیرکی به کشتی کوه‌پیکر ملت بند کرده پیش می‌رود و می‌پندارد که اوست که کشتی بزرگی را که خود به آن متکی است حرکت می‌دهد. اما وقتی طوفانی برخیزد و دریا متلاطم گردد و کشتی دستخوش امواج شود، دیگر گمراه‌ماندن و خود را اسیر وهم داشتن ممکن نیست. (رمان جنگ و صلح – جلد سوم – صفحه ۱۲۵۵)

در دل می‌گفت: عشق! عشق چیست؟ عشق مانع مرگ است. عشق زندگی است. همه‌چیز، هر آنچه درک می‌کنم فقط به آن‌سبب درک می‌کنم که عاشقم. همه‌چیز هست و فقط به آن‌سبب وجود دارد که من عشق می‌ورزم. همه‌چیز فقط با ریسمان عشق به‌هم مربوط است. (رمان جنگ و صلح – جلد چهارم – صفحه ۱۳۸۲)

برای آنکه انسان بتواند راهی به طول هزار ورست را طی کند ناچار باید امیدوار باشد که در پایان این راه چیز خوشایندی در انتظار اوست. (رمان جنگ و صلح – جلد چهارم – صفحه ۱۴۴۰)

وقتی انسان جانوری در حال مرگ را می‌بیند وحشت می‌کند، زیرا زوال موجودی زنده را – وجود خودش را – در نظر می‌آورد؛ می‌بیند که موجودی زنده از حیطه هستی بیرون می‌رود. اما هنگامی که محتضر انسانی باشد، آن هم انسانی مورد علاقه، احساس گسیختگی نیز بر وحشت نیستی افزوده می‌شود، زخمی روحی که مانند زخم جسمانی گاه کشنده است و گاه التیام می‌یابد، اما جای ان همیشه دردناک می‌ماند و از تماس جسمی خارجی که اسباب تحریک آن شود می‌گریزد. (رمان جنگ و صلح – جلد چهارم – صفحه ۱۵۰۳)

هرگز هیچ فرمانی به خودی خود و مستقل از فرمانهای قبلی صادرکردنی نیست و رویدادهای پی‌درپی و متعددی را در بر ندارد. هر فرمان از فرمان دیگری ناشی است و هرگز به چند واقعه حاکم نیست و فقط ناظر بر لحظه‌ای از رویداد است. مثلا وقتی می‌گوییم که ناپلئون به ارتش خود فرمان جنگ داد فرمانهای در زمان گسترده و به یکدیگر وابسته‌ای را به صورت یک فرمان یکباره درهم می‌آمیزیم. ناپلئون نمی‌توانست فرمان جنگ روسیه را صادر کند و چنین نیز نکرد. یک روز دستور داد که نامه‌هایی چنین و چنان به وین و برلین و پترزبورگ فرستاده شود و روز دیگر احکامی به نیروی زمینی و دریایی صادر کرد که موجب صدور فرمانهای دیگری می‌شد که به رویدادهایی مربوط شدند که به ورود ارتش به روسیه منجر گشت. (رمان جنگ و صلح – جلد چهارم – صفحه ۱۶۶۶)

مشخصات کتاب

  • عنوان: جنگ و صلح
  • نویسنده: لئون تالستوی
  • ترجمه: سروش حبیبی
  • انتشارات: نیلوفر
  • تعداد صفحات: ۱۶۹۲
  • تعداد جلد: ۴
  • قیمت چاپ چهارم قطع رقعی: ۸۵۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد رمان جنگ و صلح چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید. از میان آثار تالستوی کدام کتاب (ها) را مطالعه کرده‌اید و کدام مورد را بیشتر از همه دوست دارید؟

[ لینک: اینستاگرام کافه‌بوک ]


» معرفی چند کتاب خوب دیگر:

  1. رمان جنایت و مکافات
  2. رمان آبلوموف
  3. رمان بینوایان
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

نقد و بررسی کتاب

قلم نویسنده

10

ترجمه و ویراستاری

8

تاثیرگذاری و جذابیت کتاب

8

مشخصات ظاهری و قیمت

8

امتیاز شما به مطلب

دوست داشتم: 433
دوست نداشتم: 293
میانگین امتیازات: 1.48

چاپ کتاب

42 دیدگاه در “جنگ و صلح | همراه با اینفوگرافیک

درود خدمت مدیر محترم

من بین خرید جنگ و صلح ، و شیاطین و پیکار با سرنوشت (گروسمان) میخاستم یکیشو تهیه کنم پیشنهاد شما برای کدوم یکی از این کتابها چیه؟ اولویت لیست کدوم باشه؟
هر کدوم به نوبه خودشون شاهکارن و جذابیت خاص خودشو داره بخاطر همین فارغ از بحث ژانر و….. لطفا بنده رو راهنمایی کنید

سلام
خیلی سخته فقط یکی رو انتخاب کنیم…
اگر قبلا از داستایفسکی کتاب خوندید و از تولستوی چیزی نخوندید پیشنهاد می‌کنم همچنان کتاب داستایفسکی رو انتخاب کنید چون اولین برخورد جنگ و صلح بخونید یکم سخت میشه. ضمن اینکه گروسمان هم کتابش عالیه. در نهایت اینکه همه‌شون رو بخونید! با روش سنگ کاغذ قیچی بین داستایفسکی و گروسمان یکی رو انتخاب کنید…😅

مدیر عزیز بله انتخابه سختیه 😂اما سخت تر از اون اینه که از داستایفسکی ابله و جنایت مکافات رو خوندم و از تالستوی انا کارنینا…مرگ ایوان ایلیچ در حقیقت با قلم هر دو نویسنده آشنا هستم حالا ما چیکار کنیم

خب پس، برید سراغ گزینه سوم – با گروسمان هم آشنا بشید 😅😅

واقعا کتاب کم نظیری است و از خواندنش خسته نمیشیم..

خیلی اسم های سخت و بد تلفظی دارن و این همه شخصیت پردازی واقعا لازم بود ؟!از خرید کتاب پشیمون شدم اصلا جذاب نیست و حوصله سر بره اینکه میخواد چه هدفی رو بیان کنه خیلی طولانی کردن مطالب رو ..

سلام به مدیر محترم ….از لحاظ داستانی و جذابیت کتاب کدوم پیشنهاد میشه…جنگ و صلح یا انا کارنینا؟

سلام – هر کدام از این دو رمان به نحوی جذابیت دارند… بدون تردید انتخاب ما هر دوی این رمان‌هاست… حتی پیشنهاد می‌کنیم از تولستوی کتاب مرگ ایوان ایلیچ را نیز بخوانید.

جنگ و صلح تولستوی ترجمه کاظم انصاری صفحه ۱۲۰۷ :
… بشردوست ترین فرماندهان قشون روس ، حتی فرانسویانی که در خدمت روسیان بودند ، نیز نمی توانستند برای اسیران کاری انجام دهند . همان بدبختی و مصایبی که ارتش روس دچار آن بود فرانسویان را نابود می ساخت . چگونه می توانستند خوراک و پوشاک سربازان گرسنه ای را که وجودشان ضروری بود ببرند و به فرانسویان اسیری که اگر زیان آور و منفور و گناهکار نبودند لااقل وجودشان ضروری نمی نمود ، بدهند ؟ ( ! )

اگه کسی توجیهی به این حرف تولستوی داشته باشه ، مشتاقم بشنوم ! 😃

درود بر شما دوست گرامی..به نظر من سخن تالستوی چندان بیراه نیست ..به هر حال در شرایط سخت که پای مرگ و زندگی وسط باشه هرکسی به فکر خودش خواهد بود..این مورد که تالستوی بهش اشاره کرده به نظرم مصداقِ همون ضرب المثلی است که میگه چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است

خداقود میگم بابت مطالب نغزوپرمغزتون همه
چی عالی بود بهره بردیم

امروز رمان رو تموم کردم روایت داستان عالی بود ولی صد صفحه اول داستان کمی گیج کننده هست که حتما باید شخصیتا نوشته بشن و قسمت آخر کتاب خیلی خسته کننده هست و نتیجه ملموسی هم نداره و در بسیاری از جاها جملات تکراری و پیاپی از ارزش اثر به نظر من کم کرده . در قسمتهایی نویسنده از جبر و حساب و هندسه و فیزیک که احتمالا کمی تبحر داشته کمک گرفته که به نظر کودکانه میاید . و آخر عاقبت سونیا هم خیلی افتضاح بود . و اواسط داستان انگار توری برنامه ریزی شده بود که پیر همسرش را خواهد کشت ولی احتمالا صرف نظر کرده بود و هلن به صورت کاملا غیر معقول مرده بود

دارم به آخرای کتاب میرسم بخش دوم از سخن آخر برا خودش میتونه یه کتاب مجزا باشه، بعد از اون داستان طولانی، با اون همه شخصیت که فقط شخصیتهای اصلی تو ذهنم مونده، آخراش داره خستم میکنه میخوام بذارمش چند هفته دیگه بخونم، در کل کتاب خیلی خوبی هست از خوندنش لذت بردم ادبیات بسیار قوی داره، مقدمه جذابی داره، آقای حبیبی واقعا مترجم بسیار خوبی هستن.

از لئون تولستوی چندین کتای خوندم و یا اوائل انقلاب فیلمش رو دیدم.. خیلی می پسندم رمان‌های تولستوی رو.. چه از حیث نوشتاری و قلم و چه از منظر موصوع و پردازش رمان… بسیار ماهرانه و ادیبانه نوشته شده.. که فکر میکنم کمتر رمان نویسی در جهان تونسته باشه با تولستوی هم طراز بشه… حتی تا امروز که سالها از این رمان‌ها میگذره….

گاها باوجود لذت برد‌ن ورضایت از یک رمان نوشته به حدی مشهور وهمه پسند است انچه توتصور میکنی وتو دریافته ای جوابگوی این همه بزرگنمایی اثر نمیشود یاانچه شما دریافته ای اندک از ان است وگاها ایجاد شبهه که شاید چنین نباشد دررابط با چنین اثرهایی باید جنبه فرهنگ واژه نوشتاری که ما با زبان وفرهنگ ان قوم عمیقا اشنایی انچنانی دران زمان نداریم ونویسنده چقدر ازگفتار مرسوم ومعمول وپویایی زبان وپایداری ورسم ورسوم مردمی درجهت ابقا وزنده نگاری انها کوشیده است خود جای بحث است

آخرین جمله ی ناپلئون هنگام مرگ این بوده، فرانسه، ارتش، در راس ارتش، ژوزفین، میخوام بدونم کسی هیچ گونه اطلاعاتی راجع ب این جمله داره و اینکه منظور ناپلئون چه بوده؟

من تحقیق کردم اما شواهد دقیقی دیدا نکردم

البته برداشت شخصی فقط اینکه سه سال پس از برکناری لوئی شانزدهم توسط انقلاب فرانسه و همچنین دو سال پس از اعدامش ، ناپلون به فرماندهی ارتش فرانسه رسید و قبل از پادشاهی که بعد ها بدست آورد با ژوزفین ازدواج کرد.

با عرض سلام ‌و خسته نباشید. کتاب جنگ و صلح با ترجمه خانم آرزو خلجی رو دارم به نظر شما مترجمش خوبه ؟

سلام دوست گرامی – متاسفانه ما ترجمه خانم آرزو خلجی رو بررسی نکردیم و نظری درباره ترجمه نداریم.

من روی ترجمه خیلی حساس هستم اگه خام وناپخته باشه رهامی کنم چون انگیزه ی خواندن رو می گیره ولی صرف نظر اززتعدادی انگشت شماراشتباهات تایپی املایی درترجمه ی خلجی مقدم ،روی هم رفته روان و خوب است.

سلام.
جنگ و صلح رو با ترجمه‌ی سروش حبیبی خوندم. مشکلی با تعداد شخصیت‌ها و پیچیدگی داشتان نداشتم؛ اما نمی‌دونم چرا نویسنده دائم می‌اومد توی داستان و نظرات شخصیش رو راجع‌به تاریخ و شخصیت‌های تاریخی به تفصیل می‌گفت. حتی بخش آخر که بازده فصل بود کلا تفسیر تاریخ بود و به شدت حوصله رو سر می‌برد. به نظرم این کتاب می‌تونست کوتاه‌تر بشه و یا این‌که خیلی از شخصیت‌ها می‌تونستن خیلی راحت از کتاب حذف بشن.

باسلام وتشکرازمطالب مفیدتون من مشکلم درمطالعه رمان ومخصوصا جنگ وصلح جناب تالستوی بخاطرسپردن اسامی افراد هست چه راهی را پیشنهاد میکنیدتابهتر بتونم با این مشکل کناربیام؟

من موقع خوندن هر رمانی یه برگه آچار برمیدارم و هرجا به اسم جدید برخورد میکنم اون اسم رو با شماره صفحه و حدود نصف خط توضیح که این شخص کیه یا چه نسبتی با شخصیتهای اصلی داره مینویسم. بعدا اگه دوباره با این اسم برخوردم و یادم نیومد به اون برگه یا به اون شماره صفحه رجوع میکنم

سلام به نکته خیلی خوبی اشاره کردید خیلی ایده عالی هست 👏👏

سلام لطف میکنید کتاب قهرمان عصر ما اثر میخائیل لرمانتوف هم ی بررسی و معرفی کنید.

سلام – امیدواریم در آینده این کتاب کمیاب رو پیدا کنیم و معرفی کنیم.

سلام.فکر میکردم خیلی رمان خسته کننده ای باشه ولی با مطالبی که اینجا خوندم حتما سعی می‌کنم بخونمش.ممنون از سایتتون.درضمن سریالش هم توی فیلیمو اومده با دوبله فارسی

درود بر شما
یه خسته نباشید جانانه خدمت همه ی عزیزان
سایتتون فوق العاده عالیه
آفرین به شما

سلام سایتتون عالیه نمیتونم از خوندن مطالبتون دست بکشم با همین قدرت پیش برید.

یه سوال خدمتتون داشتم من میخام جنگ و صلح رو شروع کنم و نشر نیلوفر دو نسخه داده که یکی دو جلدی و یکی چهار جلدیه ولی چهار جلدی ۱۲۵۰۰۰تومن و دوجلدی ۲۲۰۰۰۰ تومنه چرا با اینکه فرقی ندارن این همه اختلاف قیمت برای چیه؟

راستی میخام بگم که میتونم جنگ و صلح رو بخونم اخه تا بحال تالستوی نخوندم ولی کتاب زیادی خوندم بنظرتون توانایی خوندنش رو دارم؟

در ضمن پیشنهادتون از بین جنگ و صلح و دن کیشوت و برادران کارامازوف و بینوایان به ترتیب کدومه؟

سلام – قیمت متفاوت برای این هستش که چهار جلدی عادی و دو جلدی به اصطلاح لوکس هستش و اینکه بله البته که می‌تونید.
در مورد سوال آخر هم کتاب‌ها بسیار متفاوت هستند اما یکی از یکی بهتر هستند و با سلیقه می‌تونید انتخاب کنید.

سلام نسخه دوجلدی این کتاب با نسخه ی چهار جلدی تفاوتی داره ؟؟

بهترین ترجمه از چه کسى و چه نشرى باشه بهتر هستش؟

ما ترجمه های مختلف این کتاب را مقایسه نکردیم اما کتاب رو با ترجمه سروش حبیبی مطالعه کردیم و راضی بودیم.

من تازه میخوام بخرم بخونم
بهترین ترجمه از چه کسى رو بگیرم از چه نشرى؟

با سلام و خسته نباشید واسه سایت خوبتون.
خیلی تعجب کردم چقدر توو این سایت از این کتاب کم دیدن کردن. واقعا این کتاب همه چی داره و شاید کاملترین رمانه. توصیه میکنم حتما بخونیدش. من با اینکه داستایوفسکی رو فوق العاده میدونم ولی تولستوی خوندن رو ترجیح میدم.
راستی به قول دوستمون میشد جملات و مکالمات جالبتری رو از کتاب اینجا آورد.

عالی بود و استفاده بردم و داستان بعد از سالها برایم تداعی شد. ع-بهار

سلام آیا این کتاب در چاپ های جدید سانسور شده است ؟

با وجود زیاد بودن شخصیتهای داستان نویسنده اینقدر اونا رو زیبا توصیف کرده که خواننده دچار سردرگمی نمیکنه .همچنین دایره لغات رو خیلی بالا میبره.

می توانستید نقد بهتر، همراه با جملات کلیدی تر که معرف تفکر تالستوی باشد بیاورید. نقدی نبود که رغبت زیادی برای کسی که این رمان را نخوانده ایجاد کند.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *